محمد بن علی بن محمد بن علی طبری آملی، مکنی به ابوجعفر وملقب به عمادالدین. وی از علمای شیعۀ اواسط قرن ششم هجری قمری و از تلامذۀ شیخ ابوعلی بن شیخ طوسی بود. وشاذان بن جبرئیل و قطب راوندی (متوفی در 573 هجری قمری) از وی روایت کنند. او در سال 560 هجری قمری از بعضی مشایخ خود اجازه داشته است. او راست: 1- بشارهالمصطفی لشیعه المرتضی. 2- الزهد و التقوی. 3- الفرج فی الاوقات والمخرج بالبینات. (از ریحانه الادب ج 3 ص 129 از روضات الجنات ص 491. و مستدرک الوسائل ص 476) علی بن محمد بن علی کیاهراسی طبرستانی شافعی، مکنی به ابوالحسن و ملقب به عمادالدین و مشهور به عماد طبری و عماد کیا. از فقهای نیمۀ دوم قرن پنجم هجری قمری رجوع به علی کیاهراسی شود
محمد بن علی بن محمد بن علی طبری آملی، مکنی به ابوجعفر وملقب به عمادالدین. وی از علمای شیعۀ اواسط قرن ششم هجری قمری و از تلامذۀ شیخ ابوعلی بن شیخ طوسی بود. وشاذان بن جبرئیل و قطب راوندی (متوفی در 573 هجری قمری) از وی روایت کنند. او در سال 560 هجری قمری از بعضی مشایخ خود اجازه داشته است. او راست: 1- بشارهالمصطفی لشیعه المرتضی. 2- الزهد و التقوی. 3- الفرج فی الاوقات والمخرج بالبینات. (از ریحانه الادب ج 3 ص 129 از روضات الجنات ص 491. و مستدرک الوسائل ص 476) علی بن محمد بن علی کیاهراسی طبرستانی شافعی، مکنی به ابوالحسن و ملقب به عمادالدین و مشهور به عماد طبری و عماد کیا. از فقهای نیمۀ دوم قرن پنجم هجری قمری رجوع به علی کیاهراسی شود
وی صاحب بلخ بود و از امرا و بزرگانی به شمار می رفت که سلطان محمد خوارزمشاه در زمان حیات خود آنان را زندانی ساخته بود. ترکان خاتون که با حرم سلطان محمد و کودکان خردسال و نفایس خزاین قصد ترک خوارزم (در هنگام حملۀ مغول) داشت به این خیال که ف تنه مغول به زودی خواهد خوابید و سلطنت خوارزمشاهیان مستقر خواهد گردید این امرا و بزرگان را که عمادالدین نیز از آنان بود، به آب جیحون انداخت تا مبادا بعدها مدعی خوارزمشاهیان گردند. (از تاریخ مغول عباس اقبال ص 43)
وی صاحب بلخ بود و از امرا و بزرگانی به شمار می رفت که سلطان محمد خوارزمشاه در زمان حیات خود آنان را زندانی ساخته بود. ترکان خاتون که با حرم سلطان محمد و کودکان خردسال و نفایس خزاین قصد ترک خوارزم (در هنگام حملۀ مغول) داشت به این خیال که ف تنه مغول به زودی خواهد خوابید و سلطنت خوارزمشاهیان مستقر خواهد گردید این امرا و بزرگان را که عمادالدین نیز از آنان بود، به آب جیحون انداخت تا مبادا بعدها مدعی خوارزمشاهیان گردند. (از تاریخ مغول عباس اقبال ص 43)
اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشی بصری یا بصروی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفداء و مشهور به ابن کثیر. از علمای دمشق در قرن هشتم هجری قمری رجوع به ابن کثیر (عمادالدین...) و اسماعیل (ابن عمربن...) شود
اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشی بصری یا بصروی، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفداء و مشهور به ابن کثیر. از علمای دمشق در قرن هشتم هجری قمری رجوع به ابن کثیر (عمادالدین...) و اسماعیل (ابن عمربن...) شود
عبدالعزیز، ملقب به عمادالدین. دردو مورد از تاریخ حبیب السیر نام او آمده است، یکی جزء سادات و مشایخ معاصر شاهرخ بن امیر تیمور گورکانی، که در آنجا گوید وی سرآمد علمای روزگار بود و در اواخر عمر به عزم گذراندن حج اسلام از خراسان روانۀ مکه و مدینه شد و در مراجعت در ولایت شام در قریۀ ’علا’در روز هجدهم رجب سال 843 هجری قمری درگذشت. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 15). در جای دیگر در ذیل سادات وبزرگان معاصر سلطان حسین میرزا بایقرا نام او را آورده و گوید: خواجه عمادالدین عبدالعزیز، مشهور به مولانازادۀ ابهری، عالمی متبحر و در علم حدیث و فقه حنفی و شافعی مهارت داشت و در زمان خاقان منصور (سلطان حسین میرزا بایقرا) به نام امیر نظام الدین علیشیر ’مشکوه’ را شرح نوشت. اما پیش از آنکه آن کتاب شهرت یابد، آن دولت منقرض گشت و عمادالدین سالها در مدرسه خاقان سعید شاهرخ میرزا و مدرسه سلطانی و خانقاه اخلاصیه به درس اشتغال داشت. و در همان سال که امیر مرتاض از هرات به جانب قندهار رفت، مولانازاده نیز راه هندپیش گرفت و دیگر از وی خبر نیامد و در ولایت سند درگذشت. (از حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ص 349 و 382)
عبدالعزیز، ملقب به عمادالدین. دردو مورد از تاریخ حبیب السیر نام او آمده است، یکی جزء سادات و مشایخ معاصر شاهرخ بن امیر تیمور گورکانی، که در آنجا گوید وی سرآمد علمای روزگار بود و در اواخر عمر به عزم گذراندن حج اسلام از خراسان روانۀ مکه و مدینه شد و در مراجعت در ولایت شام در قریۀ ’علا’در روز هجدهم رجب سال 843 هجری قمری درگذشت. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 15). در جای دیگر در ذیل سادات وبزرگان معاصر سلطان حسین میرزا بایقرا نام او را آورده و گوید: خواجه عمادالدین عبدالعزیز، مشهور به مولانازادۀ ابهری، عالمی متبحر و در علم حدیث و فقه حنفی و شافعی مهارت داشت و در زمان خاقان منصور (سلطان حسین میرزا بایقرا) به نام امیر نظام الدین علیشیر ’مشکوه’ را شرح نوشت. اما پیش از آنکه آن کتاب شهرت یابد، آن دولت منقرض گشت و عمادالدین سالها در مدرسه خاقان سعید شاهرخ میرزا و مدرسه سلطانی و خانقاه اخلاصیه به درس اشتغال داشت. و در همان سال که امیر مرتاض از هرات به جانب قندهار رفت، مولانازاده نیز راه هندپیش گرفت و دیگر از وی خبر نیامد و در ولایت سند درگذشت. (از حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ص 349 و 382)
قوجوق اشرف. هفدهمین تن از ممالیک بحری است که در سال 742 هجری قمری به حکومت رسید. (طبقات سلاطین اسلام ص 71) علی منصور. بیست وهفتمین تن از ممالیک بحری که از 778 تا 783 هجری قمری حکومت کرد. (طبقات سلاطین اسلام ص 72)
قوجوق اشرف. هفدهمین تن از ممالیک بحری است که در سال 742 هجری قمری به حکومت رسید. (طبقات سلاطین اسلام ص 71) علی منصور. بیست وهفتمین تن از ممالیک بحری که از 778 تا 783 هجری قمری حکومت کرد. (طبقات سلاطین اسلام ص 72)